Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «آفتاب»
2024-05-05@18:35:23 GMT

کوچک‌ترین بازدیدکننده‌ی نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران

تاریخ انتشار: ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۷۵۹۹۵۴

کوچک‌ترین بازدیدکننده‌ی نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران

آفتاب‌‌نیوز :

خداروشکر با تغییر برنامه‌های کاری و اعتذار و پوزش از همکاران و دوستان بابت دست رد زدن به ضرورت نشست‌های کاری و رسمی، بالاخره موفق شدم خودم را پیش‌از ساعت ١۶ روز یک‌شنبه ٢۴ اردی‌بهشت‌ماه، به منزل برسانم تا در روز چهارم نمایشگاه، آماده‌ی رفتن به نمایشگاه کتاب شویم.

تصمیم بر این شد که پیاده برویم و پیاده هم برگردیم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

مصلای تهران، محل نمایشگاه، نه دور بود و نه نزدیک. اما ما با همه‌ی سختی و مشقت، تصمیم خود را عملی کردیم.

راهِ ناهموار، بسیار بود. پستی و بلندی‌های پیاده‌روها، یک‌طرف و خطرِ عبور از خیابان و یا بعضاً به‌ناچار، گذر از کناره‌ی خیابان، خطرناک‌تر!

پیاده‌روها، اساساً سرِ ناسازگاری دارند؛ هم با کالسکه‌ی کودکان و هم با ویلچر افراد دارای معلولیت؛ و هم حتا با سال‌خوردگان و عصابه‌دستان. نه به‌خاطر پستی و بلندی‌ها، نه! در کلان‌شهر تهران، کم نیستند پیاده‌رو‌هایی که تورا ناخواسته، بالا و پایین می‌برند. پله دارند. به‌صورت پلکانی ساخته شده‌اند. گویا هر کسی، خودش، جلوی خانه‌اش را سنگ‌فرش کرده‌است. یکی، آسفالت کرده و دیگری، موزاییک و آن‌دیگر، سیمان؛ و بماند که شهروندانی هم هستند که بنا به هر دلیل، رمپ ورودی و خروجی پارکینگ خانه‌شان را از پیاده‌رو که متعلق به عموم است، گرفتند و شهرداری هم... بماند.

همه‌ی این محنت و درماندگی و دشواری و سختی و دغدغه‌مندی، حوصله‌ی ما را سر نبرد و عزم ما جزم بود تا رسیدیم به ورودی شهید قنبرزاده مصلا.

از آسفالتِ ده‌ساله‌ی محل پارکینگ که گذشتیم، رسیدیم به شیب تندی که با نوعی از سنگ صاف و مرمرگونه، فرش شده بود، یعنی؛ جلوی شبستان.

یادم نمی‌رود روز‌ها و سال‌هایی نه‌چندان دور را که هرچند قائم‌مقام یک انتشارات نوپا بودم، به‌عنوان مسؤول غرفه، همیشه، دوست داشتم فرصتی بیابم و از قسمت غرفه‌های کودک و نوجوان، بازدید کنم. یعنی خوب بگردم و کتاب‌های نسل آینده‌ساز را ورق بزنم. دیروز، این توفیق دست یافت.

به‌نظر، فقط قسمتی از مصلا، برای کودک و نوجوان اختصاص داده شده بود تا بار این مسؤولیت بسیار خطیر و مهم، بر دوش مسؤولان سنگینی نکند. جایی که زیرزمین بود. یک‌جایی زیرِ هم‌کف.

امید که به‌زودی زود، متوجه این مهم شویم که بهترین محل و موقعیت نمایشگاه کتاب، بایستی به آیندگان (به قسمت کودک و نوجوان) اختصاص یابد. بگذریم!

گذشتیم.

و الباقی آن‌چه گذشت، این بود.

کتاب‌های پارچه‌ای، کم بودند، اما بودند؛ و کتاب‌های حمام، کم‌تر.

کتاب‌های معرفی مشاغل، کم بود؛ بسیار کم. اما همان‌قدر هم که بود، مخصوص پسران این آب و خاک بود.

هیچ غرفه‌ای را جذاب و چشم‌نواز برای کودک، ندیدم. انگار، همه‌ی غرفه‌داران، بدون استثنا، نگران مساحتی بودند که به‌عنوان غرفه، در اختیار داشتند. غرفه‌هایی هم بودند که اگر دقیق هم مساحی می‌کردی، مساحت‌شان به بیست‌متر نمی‌رسید.

هیچ صدایی ولو گوش‌خراش، هیچ کودکی را به‌سمت غرفه‌ها صدا نمی‌کرد. حتا عروسک‌نما هم ندیدم که کودکان را به غرفه‌ای خاص دعوت کند؛ و از همه ناخرسندتر، این‌که کالسکه‌ی دخترکم، مزاحم عبور دیگران نبود و دیگرانی هم که آمده‌بودند، با دیدن کالسکه، لبخند بر لبان‌شان می‌نشست؛ چه این‌که شاید کوچک‌ترین کودکِ آمده به نمایشگاه کتاب را می‌دیدند.

بازهم بگذریم!

با دیدنِ نخستین غرفه، یک کتاب حمام و یک کتاب پارچه‌ای خریدیم جمعاً به مبلغ ١۵٠ هزار تومان.

یک کتاب معمولیِ ساده، ۴٠ هزار و ۵٠٠ تومان.

یک کتاب عروسکی که موقع خواندن کتاب برای کودک، بایستی پنجه‌های یک‌دستت را ببری داخل پوسته‌ی کله‌ی ببعی و بع‌بع کنی و هم‌زمان انگشت سبابه و شصتت را تکان دهی تا با کودک‌ت به غیر از زبانی مشترک، حرف بزنی؛ ١١٧ هزار تومان.

دو کتاب کاملاً معمولی، ٧٢ هزار تومان.

یک کتاب تقریباً دویست صفحه‌ای رنگی با جلد گالینگور، ٢١٠ هزار تومان.

تشنه شدیم. دو بطری کوچک آب‌معدنی، برای رفع تشنگی‌مان، زیاد هم بود. اما ارزان بود. قیمت مصوب داشت؛ هر بطری، ٢ هزار و ٢٠٠ تومان.

یک کتاب بازهم معمولی و رنگی، ولی دارای صفحاتی بیش‌تر از حد معمول کتاب کودک، ١٠۵ هزار تومان؛ و یک کتاب دیگر، ۶۵ هزار تومان.

ارقام، همگی با احتساب تخفیف بود.

تمام!

گذشتیم.

شما هم بگذر!

هنوز از قسمت کودک و نوجوان خارج نشده بودیم که متوجه توفانی شدن هوا شدیم. گفتیم سریع برویم شبستان و خودمان را مشغول کتاب‌های عمومی کنیم تا غرش آسمان، ساکت شود.

وارد شبستان اصلی شدیم؛ بخش کتاب‌های عمومی. آن‌جا هم، کالسکه مزاحم عبور دیگران نبود.

گفتم سری به همکار سابق بزنم. احوالی بپرسم. رفتم احوال‌پرسی کردم. حرفی زد منطقی. گفت؛ مبلغ کل فروش، مهم نیست، تعداد تراکنش مهم است.

درست می‌گفت. تعداد یک‌های این نوشته، آن‌جا که به تومان ختم می‌شود، درواقع، تعداد تراکنش‌های ما موقع خرید کتاب‌ها است برای یک کودکِ کم‌تر از یک‌سال. جمع ببندید مبالغ را. تعداد یک‌ها با تعداد کتاب‌های خریداری‌شده برابری می‌کند.

آمدیم بیرون از نمایشگاه کتاب. غروب آفتاب را ندیدیم. به‌فکر شام افتادیم. ساندویچی و نوشابه‌ای؛ شد؛ ١۴٩ هزار تومان.

خوردیم و نرم‌نرمک برگشتیم و برگشتیم. ساعتی از شب نگذشته بود که رسیدیم.

شب از نیمه گذشت، اما طاقتم نبود که بگذرم از این اتفاق خوش و میمون!

نخستین بار بود که دخترم به نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران رفته‌بود. سی‌وچهارمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران.

خوش گذشت.

شما هم بگذرانید خوش!

حرف تکراری.

کتاب، خودش، یک رسانه است. فضای سایبر نمی‌تواند جای کتاب را اشغال کند.

کتاب، گران است اگر؛ بازهم بخوانیم.

آقای اسماعیلی!

آقای رمضانی!

آقای اسماعیلی‌های سال بعد و بعد و بعدتر!

آقای رمضانی‌های سال‌های آینده!

غرفه‌ی کتاب کودک و نوجوان است که آبادانی آینده‌ی این مرزوبوم را تضمین می‌کند......

*. مدرس دانشگاه و پژوهش‌گر مسایل حقوقی.

منبع: خبرآنلاین

منبع: آفتاب

کلیدواژه: نمایشگاه بین المللی کتاب تهران کتاب نمایشگاه کتاب کودک و نوجوان هزار تومان کتاب ها یک کتاب ی کتاب

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۷۵۹۹۵۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

سی‌وچهار دوره نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران در یک نگاه

مروری به ادوار مختلف نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران، تاثیر وضعیت سیاسی و اجتماعی هر دوره را بر میزان استقبال مردم از این رویداد نشان می‌دهد.

به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، هنوز آن فرش زرشکی پاخورده در خاطرم زنده است، سالن به سالن روی آن فرش راه رفتم تا شاعر محبوبم را در غرفه نگاه پیدا کنم. مجموعه اشعارش تازه منتشر شده بود؛ ۹۹۰ صفحه با بهای ۸ هزار تومان. او با احترام روی اولین صفحه سفید کتاب نوشت: «برای دختر نازنینم: شبنم.» امضا: سیدعلی صالحی. سال ۸۴ بود و هجدهمین دوره نمایشگاه کتاب با این شعار: «درخت ایران ریشه در آب‌های خلیج‌فارس دارد.» نسل من خاطرات اینچنینی از نمایشگاه بین‌المللی کتاب زیاد دارد.

 

به خصوص آن دوره‌ای که نمایشگاه در فضای سرسبز و خوش ِ محل دائمی نمایشگاه‌های بین‌المللی تهران برگزار می‌شد. ازدحام علاقه‌مندان به کتاب در راهرو‌های سالن‌ها، دیدار با نویسنده‌های محبوب، شلوغی غرفه ناشرانی که کتاب‌های چاپ اول‌شان را روی میز چیده بودند، خستگی چهره غرفه‌داران و ناشران که آمیخته با لبخند و خوشی بود و خستگی ما، خستگی شیرینِ ما از پس ده‌ها هزار قدم پیاده‌روی میان کتاب‌ها، نویسنده‌ها و شاعران و گپ زدن‌های پرشر و شور درباره شعر، داستان، فرهنگ و سیاست.

 

سال ۸۶ گویی جادوی شور و اشتیاق نمایشگاه کتاب از بین رفت. دوره ریاست محمود احمدی‌نژاد تازه آغاز و همزمان با آن چرخه سوخت هسته‌ای کامل شده بود و تحریم‌ها آغاز. وزیر فرهنگ و ارشاد وقت، محمدحسین صفارهرندی بود و طرح مبارزه با بدحجابی زمستان ِ قبل از هجدهمین دوره نمایشگاه کتاب تصویب و اجرای آن آغاز شده بود. جامعه هنری زیر سایه سنگین از دست دادن پرویز یاحقی، بابک بیات و ناصر عبداللهی و شادی بازگشت محمدرضا لطفی بود. جامعه ادبی نیز هنوز در کشمکش اختلاف بر سر رمان‌های محبوب پس از انقلاب بودند که وزارت ارشاد تابستان سال قبل منتشر کرده بود. فهرستی که در صدرش نام بامداد خمار و نویسنده‌هایی مانند مرتضی مودب‌پور و فهیمه رحیمی به چشم می‌خورد. علاوه بر شرایط حاکم بر جامعه از منظر اجتماعی و سیاسی، جابه‌جایی محل برگزاری نمایشگاه نیز در ریزش بازدید از نمایشگاه اثرگذار بود. نمایشگاه کتاب این ریزش را حدود ۱۰ سال بعد در شهر آفتاب نیز تجربه کرد؛ سال ۱۳۹۵٫ سالی که علاوه بر ریزش بازدیدکنندگان، تعداد ناشران داخلی و خارجی نیز کاهش پیدا کرد.

 

دهه هشتاد


اگر دوباره به دهه هشتاد که با دوران اصلاحات آغاز و با دوران احمدی‌نژاد پایان یافت، بازگردیم با سیر نزولی انتشار کتاب نیز مواجه خواهیم بود که بر کیفیت نمایشگاه کتاب به خصوص در نیمه دوم دهه هشتاد اثرگذار بود. از منظر نشر باید گفت ابتدای دوره ریاست‌جمهوری احمدی‌نژاد، جهش ناگهانی آمار نشر شاید از دور حکایت از بهبود حال کتاب داشت، اما هنگامی که به آمار نگاه کنید، متوجه می‌شوید با تغییر دولت آمار نشر کتاب‌های مذهبی رشد چشمگیری داشته نه کتاب‌های حوزه ادبیات و فلسفه و علوم اجتماعی و آنچه در ادامه رخ داد و به نظر سیر نزولی می‌آید، تعدیل سیاست‌های متاثر از مداخله دولت در نشر است؛ کاهش شمارگان کتاب‌های دینی و افزایش شمارگان کتاب‌های حوزه جامعه‌شناسی، فلسفه و ادبیات. هر چند می‌توان تغییر فرهنگ مطالعه و ورود فناوری‌های نوین به این حوزه را نیز دخیل دانست. برای دریافت اطلاعات دقیق از آمار‌ها و تحلیل نشر این دوره می‌توانید گزارشی که تحت عنوان «گزارش ملی فرهنگ حوزه نشر کتاب» برای پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات تهیه شده و در سایت مرکز رصد فرهنگی کشور منتشر شده را مطالعه کنید.

دهه نود

 

برای نمایشگاه بین‌المللی کتاب، دهه پر افت و خیزی بود. بیست و چهارمین دوره نمایشگاه کتاب در سال ۹۰ هنگامی که سیدمحمد حسینی وزیر ارشاد بود، به نظر موفقیت خوبی در برگزاری به دست آورد؛ افزایش حضور ناشران داخلی و خارجی و بیشترین تعداد کتابی که در نمایشگاه تا آن زمان و حتی پس از آن به نمایش گذاشته شد: حدود ۴۷۰ هزار عنوان کتاب. در همین دهه بود که نسیم مرعشی را با پاییز فصل آخر سال است و هرس شناختیم. قیدار و رهش را از رضا امیرخانی خواندیم و فریبا کلهر پنج اثرش یعنی شروع یک زن، پایان یک مرد، شوهر عزیز من، عاشقانه و مردی از آنادانا را منتشر کرد. از گلی ترقی دو کتاب جدید خواندیم؛ فرصت دوباره و بازگشت. ناهید طباطبایی، سور شبانه را روانه بازار کرد و محمود دولت‌آبادی به مناسبت ۸۰ سالگی کتاب اسب‌ها، اسب‌ها از کنار یکدیگر را نوشت و چاپ کرد. محمدرضا بایرامی بالاخره مجوز مردگان باغ سبز را گرفت و لم‌یزرع را منتشر کرد. از مهدی یزدانی‌خرم، خون خورده، سرخ سفید و من منچستر یونایتد را دوست دارم وارد بازار شد.

 

رضا جولایی، برکه‌های باد، یک پرونده کهنه، شکوفه‌های عناب، پاییز ۳۲ و ماه غمگین، ماه سرخ را منتشر کرد. از فرهاد کشوری مردگان جزیره موریس، سرود مردگان، دست نوشته‌ها، صدای سروش و کشتی توفان‌زده را خواندیم. از منیرالدین بیروتی، بحر و نهر، آرام در سایه و ماهو، از ابوتراب خسروی، ملکان عذاب را و آواز پر جبرییل، از مصطفی مستور سه گزارش کوتاه درباره نوید و نگار، بهترین شکل ممکن، عشق و چیز‌های دیگر، از زنده‌یادیعقوب یادعلی آداب دنیا و آمرزش زمینی و متغیر منصور، از محمود حسینی‌زاد این برف کی آمده، آسمان، کیپ ابر، بیست زخم کاری، از جواد مجابی گفتن در عین نگفتن و ایالت نیست در جهان، از حسین سناپور، مخلوقات غریب و دیگر کتاب‌ها… ما دهه نود را این‌طور سر کردیم و ۹ دوره نمایشگاه کتاب در این دهه برای ما هر سال بی‌رونق‌تر شد؛ چه در زمان وزارت سیدمحمد حسینی، چه در زمان وزارت علی جنتی، چه دوران سیدعباس صالحی یا وزارت کوتاه سیدرضا صالحی‌امیری.

 

دهه نود را کرونا تمام کرد. نمایشگاه کتاب نیز مانند بسیاری از رویداد‌های دیگر تحت تاثیر بیماری همه‌گیر که روز‌ها و روزها، آمار مرگ و میرش ما را به وحشت می‌انداخت، معلق شد. بعد از دو سال غیبت (۱۳۹۹ و ۱۴۰۰) نمایشگاه کتاب تهران با شعار «با کتاب سلامتیم» به مصلی بازگشت. اما برای بازگرداندن ناشران و بازدیدکنندگان نیاز به زمان داشت. پارسال که می‌توانست فرصت طلایی برای بازگرداندن آن اشتیاق گم شده برای نمایشگاه کتاب باشد، مسائلی دیگر دخیل شد برای بی‌میلی برخی ناشران و بخشی از مردم نسبت به حضور در نمایشگاه. برخی آن را تحریم نمایشگاه نام نهادند، عده‌ای تکذیب کردند، بعضی از مسوولان اعلام کردند مشکلات خود ناشران باعث شده حضور پیدا نکنند و «تحریم» واژه دشمن است… هر چند در مقابل ناشرانی که شرکت نکردند، ناشرانی نیز به نمایشگاه پیوستند که آمار‌ها را افزایش دادند. سال گذشته یکی از پرحاشیه‌ترین نمایشگاه‌های کتاب را پشت سر گذاشتیم؛ نمایشگاهی با چند پرونده تخلف، چندین تذکر، خبر پلمب و… حالا این روز‌ها به استقبال سی و پنجمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب می‌رویم که با شعار «بخوانیم و بسازیم» از نوزدهم تا بیست و نهم اردیبهشت ماه برگزار می‌شود.

مرور جدول زیر کمک می‌کند بتوانیم بینشی نسبت به سیری که نمایشگاه کتاب در این سی و پنج دوره داشته به دست آوریم و اگر هر فراز و فرودش را با شرایط اجتماعی، سیاسی و اقتصادی دورانش بسنجیم، تحلیلی از تاثیر وضعیت جامعه بر این نمایشگاه خواهیم داشت.

 

دیگر خبرها

  • نشست خبری سی و پنجمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران
  • جزئیات برگزاری نمایشگاه کتاب تشریح شد
  • ۱۹ اردیبهشت نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران افتتاح می‌شود
  • حضور ۶۰ ناشر خارجی با ۵۰ هزار عنوان در نمایشگاه کتاب/ توزیع نقشه جانمایی غرفه‌ها از فردا
  • هزاره ققنوس با ۸۰۰ عنوان کتاب به مصلی می‌آید
  • سی‌وچهار دوره نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران در یک نگاه
  • اعلام فرصت ناشران بخش مجازی نمایشگاه کتاب برای آماده‌سازی پنل
  • در بخش مجازی نمایشگاه کتاب ۱۴۰۳ چه خبر است؟
  • نمایشگاه کتاب ظرفیت جذب گردشگران خارجی را دارد
  • بهار کتاب ایران/از افزایش اجاره غرفه‌ها تاابهامات حضور مهمان ویژه